نه میتونم بهت نزدیکترشم

نه میتونم تو این دوری بمونم

تقاص این جنون پای کسی نیست

خودم میخوام اینجوری بمونم

تو این روزای تکراری هنوزم

تو تنها فرصت دیوونگیمی

خیالت از سرم بیرون نمیره

چه باشی چه نباشی زندگیمی

بـبیـن ...

.

.
بـبیـن ایـن پـاکتِ ســیگارم را ،

نــه تــرک میشود و نــه تـــرکـم مـی کــند ...

.

.
کـامش را کـه روی کـامـم مــیگذارد ،

جـــانش را می دهد ...

.

.

تو حتی معاشقــه را قد این سیگار هم بلد نیستی . .! 

گفت بگو چکارکنم تا برای یک بار عاشق شوم و عاشق بمانم

گفتم وقتی عاشق شدی به کس دیگر نگاه مکن تا عاشق دیگری نشوی

روز بعد که دیدمش دیگر نگاهم نمی کرد

علت را که پرسیدم گفت

دیروز عاشق شدم

کلماتم 


دوباره شاعر شده‌اند

از کدام‌سو نزدیک می‌شوی؟ 

دلــم خـیـلــی بــیــشــتــر از حـجـمــش پـــُر اســت ؛

پــُـر از جــایِ خــالـیِ تـــو 

پــُـر از دلــتــنـگی بـرای نگــاهِ تـــو 

پــُـر از خــاطـراتِ قــدم زدن 

در کـوچــه پــس کــوچـه هـــای شــهـر بـا تــو

پــُـر از حــس پــرواز

پــُـر از تــو . . . 

در ســــتایش ِ چشــــمهایــت 

شــعری نــمیتوان گفت 

خاضـــعانه 

تنــها بــاید 

تماشـــا کــرد ، مســت شد ، رهــا شد ... 

شب شکــــــنم به عشق تو ... هنوز ماه من تویی

عشـــــــــــق تو شد گناه من ... رمز گناه من تویی

قبله عشــــــــق من شدی ... لحظه عاشقی من

عـــــــــطر خوش ترانه ای ... شرط نگاه من تویی

تو عمق سلول نگات ... اســـــــــــیر و زندون توام

خوشم به حبس این نگاه ... که اشتباه من تویی !

باران کـه میبـارد
دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود
راه می افـتم 
بـدون ِ چـتـر
من بـغض می کنـم

آسمـان گـریـه 

بیش ترین دروغی که در این دنیا گفتم ، این کلمه است

" خوبم " 

 معشـــــوقه ای پیداکرده ام

بهنامروزگار
اینروزهـــــا سخت مرا درآغـــــوش خویشبهبازی
گرفـــــته است